February 17, 2009

Age Is Just A Number, A Tokhmy Number

.
.
مخرج مشترک



زندگی سه حضیض ثابت دارد.

یکم، دوران دکلمه‌گری و شیرین‌زبانی کودکی. که برای دخترها از حدود سه‌سالگی و برای پسرها از چهارسالگی شروع می‌شود. و زمانی‌ست که اینها یاد می‌گیرند حرفهای گنده‌تر از دهنشان بزنند تا بزرگترها برای‌شان ضعف کنند. کفش پاشنه بلند مهمانها را می‌پوشند، روی شما آب می‌پاشند، و از شما می‌خواهند پایتخت کشورها را ازشان بپرسید. این دوران تا اول‌دوم دبستان ادامه دارد.

دوم، دوران بربریت و هالوگری نوجوانی. که برای دخترها بدون استثنا از دوم راهنمایی، و برای پسرها از فردای روزی که برای اولین بار «بزند بالا» آغاز می‌شود. و زمانی‌ست که یادآوری باحال‌بازی‌ها و کول‌منشی‌هایش در آینده باعث عرق شرم و فروپاشی شخصیتی می‌شود. این دوران تا سال دوم دانشگاه، و برای دیپلمه‌ها تا بعد از سربازی ادامه دارد.

سوم، دوران خرفتی و حرف‌مفت‌زنی پیری. که زن و مرد ندارد و از حوالی هفتاد سالگی،‌ یا حدودا ده سال بعد از بازنشستگی شروع می‌شود. و زمانی‌ست که آدم تبدیل به بزرگ فامیل (که یک فحش مودبانه است) می‌شود و احترامش را از چروک‌هایش کسب می‌کند و با بهره‌گیری از خاطرات مجعول نوجوانی و سربازی، همه را اندرز می‌دهد. این دوران تا مرگ ادامه دارد.

از این سه، بدترین، دومی است.
.
.

No comments:

Post a Comment